مزن این در که دگر شه به خانه نیست
آن شوکت و فکرت وزیران به خانه نیست
در این سرای سنگی بی روح و بی زبان
آن خنده و فرمان نرم و صادقانه نیست
رو به همه یاغیان و خائنین بگو
آن قاضی و سرباز و حکم عادلانه نیست
گو به همه رعیت و برده و کشاورز
آن منجی و حامی زمین و زمانه نیست
چه گدایی و چه مهمان در این سرا
دیگر خبر مُلک و عمر جاودانه نیست
زان شاه دلیران مانده تاج و یکی تخت
جز نوکر و جلاد دگر کس به خانه نیست
سروده شده در :
(چهارشنبه 3 فروردین 84)